- جمعه ۲۵ اسفند ۹۶
- ۱۵:۵۷
دیشب خواب می دیدم با یک گروه حشرهشناسی وسط جنگلهای آمازونم. یک نوع پشه نیشم زد و بیهوش شدم. بعد به عنوان یک سوم شخص خودم را از بالا می دیدم که به طرف یک هلیکوپتر بالای جنگل بالا کشیده میشوم. پشه با من به طرف هلیکوپتر پرواز میکرد و میدیدم خلبان از پشت شیشه با دقت سعی داشت ببیند چه جور حشره ای است. همه چیز خیلی عجیب و غریب و با جزییات بود.
امروز بلخوفر ایمیل زد و وقت سفارتم را اعلام کرد. همه چیز به سرعت جدی میشود و هنوز احساس میکنم آمادگی ندارم. هیچ کدام از مدارکم آماده نیست و کلی کار دارم که باید انجام بدهم. از طرفی کارهای پروژه کارشناسی را انجام نداده ام و از طرفی هنوز ۳ مقاله نخوانده دارم و از طرف دیگر از وقتی به خانه آمدهام فقط یک صفحه (آن هم با حواس پرت) خوانده ام.
تصمیم گرفتم همه فکرهای الکی را دور بیندازم و با حواس جمع کارهایم را پیش ببرم!
- ۲۱۵