حال دل

حال دل با تو گفتنم هوس است..

معذب

  • ۱۳:۰۵

امروز صبح توی مترو نشسته بودم و کتابی فارسی دستم بود. آقایی که کنارم نشسته بود با آلمانی لهجه‌داری پرسید ایرانی هستی؟ گفتم بله. گفت از روی خط فارسی فهمیدم. بعد پرسید از کدام شهری؟ تهران؟ گفتم نه. پرسید کردی یا فارس؟ گفتم هیچ‌کدام. آذری هستم. نفهمید آذری یعنی چه. گفت میدانم ایران اقوام زیادی دارد، فارس و کرد و ترک و ... گفتم من ترکم. برگشتم سر کتاب و چند خط بیشتر نخوانده بودم که دوباره گفت الان وضع ایران بد است، نه؟ مردم دارند تظاهرات میکنند. گفتم بله. گفت راست است که آنجا حجاب نداشته باشی نمیتوانی درس بخوانی؟ گفتم بله. گفت در سوریه هم مردم مسلمانند اما حجاب اجباری نیست. پرسیدم اهل سوریه هستی؟ گفت بله. این همه کشور اسلامی هست. ترکیه، مصر، عربستان. هیچ‌جا حجاب اجباری نیست. اصلا اسلام اجباری نیست. توی قرآن هم نوشته. گفتم بله. قطار رسید به ایستگاه دانشگاه و کتابم را گذاشتم توی کیفم و پیاده شدم.

  • ۱۷۹
مهسا -

هعععععععععععععععععععععععععععععععی 

:'(
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
فکرها، دغدغه‌ها و خاطرات یه دخترِ دانشجویِ کامپیوترِ بیست و شش ساله؛ که میترسه یادش برن.. که نمیخواد یادش برن!
Designed By Erfan Powered by Bayan