- پنجشنبه ۱۶ فروردين ۹۷
- ۲۳:۱۰
مستقل شدن و به عبارتی بزرگ شدن از خیلی جهات خوب است. اینکه اعتماد به نفس پیدا میکنی که توانایی انجام کارهایت را داری، اینکه احساس خوبی با انجام دادنشان پیدا میکنی، اینکه ارزش کارهایی که خودت کردهای و چیزهایی که خودت به دست آوردهای را(ولو آنکه کوچک باشند) خیلی بیشتر حس میکنی، و خیلی چیزهای دیگر. اما چیزی که به تکرار دریافتهام این است که هرچیزی که بیشتر ارزش داشته باشد بیشتر درد دارد.. بعد از زمانهای طولانی مستقل و مجکم بودن، انگار که خسته شده باشم، احساس ضعف میکنم. دلم میخواهد یکی بیاید و بگوید خیالت راحت. نگران نباش. من همه چیز را درست میکنم. تو فقط تکیه کن. چند روزی را در این ضعف سپری میکنم و بعد دوباره از نو بلند میشوم. سخت است، اما.. خواستم بگویم شیرین است، ولی الان که در روزهای ضعف هستم نمی توانم شیرین خطابش کنم! سخت است اما شدنی، سخت است اما "باید".
- ۲۴۴