- شنبه ۲۵ فروردين ۹۷
- ۱۵:۳۱
از مدتها قبل، یکی از آرزوهایم این بوده که صاحب یک هتل جمع و جور باشم. جزییات کار هتلداری برایم خیلی جذاب به نظر میرسد. اینکه هر روز کلی مسافر ببینی و داستانهایشان را بشنوی و محیطی آرام و صمیمی برایشان فراهم کرده باشی دلنشین است. بعد از اینکه با هاستل آشنا شدم، آرزویم جای خود را به هاستل داد. آن تصوری که من از هتلم داشتم بیشتر شبیه به یک هاستل است، جایی که برای مسافرانی که ارزان سفر میکنند(و بالتیع داستانهای هیجان انگیزتری دارند!) مناسب است. آن روح هاستل که بر کارهای جمعی و وقت گذراندن با دیگران برپاست همان چیزی است که دوست دارم :) این ها را گفتم، چون دیروز خیلی اتفاقی با یک هاستل در تهران آشنا شدم که خیلی شبیه آرزویم است! این آدرس وبسایتشان است، اگر شما هم چنین فضاهایی را دوست دارید از دیدن چنین جای باکیفیتی در تهران خوشحال خواهید شد!
برای دوران بازنشستگی، داشتن یک هاستل صمیمی(و چه بسا با چندین شعبه!) خیلی ایدهآل به نظر می رسد، هر روز کلی جوان کولهگرد ببینی از همه جای دنیا و شور و شوق آنها در تو هم دوباره جوانه بزند :)
- ۳۲۴