- يكشنبه ۱۸ خرداد ۹۹
- ۲۳:۰۸
امروز روز استراحت و نظافت بود. صبح بدون آلارم خوابیدم و بعد از بیدار شدن و تماس با خانواده همهجا رو مرتب کردم. گلهایی که دو روز پیش خریده بودم و فرصت نکرده بودم سامان بدم کوتاه کردم، برگهای اضافشون رو جدا کردم و غذاشون رو ریختم توی آبشون. بعد که همهجا از تمیزی برق میزد نهار خوردم و دوباره خواب! عصر هم چای و موسیقی و تماس به خانواده. احساس میکنم خستگی این مدت در رفت و الحمدلله. خدا میگه فان مع العسر یسرا. از بچگی فکر میکردم توی بهشت ادم حوصلهاش سر میره. فکر میکنم توی بهشت همیشه احساس آسانی بعد از سختی رو دارن.
دیروز خوب بود. خیلی خوب بود. با آدمهای خیلی خوبی اشنا شدم و تو چه میدانی بعد از سه ماه قرنطینه جمع شدن و بازی کردن و کوهنوردی و طبیعت چه لذتی دارد؟ ان مع العسر یسرا!
آخرین بار که برای هایک رفته بودم زمستون بود. این همه سبزی جنگلهایی که زمانی قهوهای بودن غیر قابل باور بود. ان مع العسر یسرا!
هر کاری میکنم عکسها درست قرار نمیگیرن :( ولی در همین حد ازم قبول کنین :)) عکس اولی دی ماه، دومی دیروز! راستش با وجود زیبایی سبزی، من از همین الان دلم برای پاییز و زمستون تنگه!
- ۹۷