- سه شنبه ۲۵ آبان ۰۰
- ۲۳:۳۴
توی اکسپلور اینستاگرام، استوری این دوست، پست دیگری، هرجا میبینمشان. پونه میگوید: تو کجایی؟ درد دارد، مثل زخمی که میدانی هنوز کامل نبسته ولی میکَنیاش و خون میزند بیرون، میروم توی پیج دوستهای صمیمیشان و دوباره پستهایشان را میخوانم. ردی از گوشهی چشمم تا لالهی گوشم خیس میشود. شرمم میشود توی چشمهایشان نگاه کنم. دارد دو سال میشود و من در این دو سال هر بار توی هواپیما نشستهام، چشمهایم را بستهام و تا سی شمردهام. هیچوقت نمیدانستم سی ثانیه چقدر طولانی میتواند باشد. و حالا در سالگرد آن روزهای سرخ و سیاه... آه.
- ۹۷