حال دل

حال دل با تو گفتنم هوس است..

سوت و کور

  • ۱۵:۳۳

مدتی هست که ننوشته‌ام. حلاصه وقایع این مدت این است که رفتم ایران. بعد کرونا آمد و مرزها بسته شد و پرواز برگشتم کنسل شد. به سختی پرواز دیگری با یک هفته تاخیر گرفتم، و یک هفته بیشتر خانه بودم. کنار عزیزانم. آن موقع با خودم میگفتم چه اشتباهی کردم که ناگهانی تصمیم گرفتم بروم ایران. ولی حالا حکمتش را می‌بینم. خدا را شکر. حالا که مرزهای اتحادیه اروپا را بسته‌اند و معلوم نیست کی دوباره باز شود، حالا که عوض دو هفته برنامه‌ریزی‌ام یک هفته بیشتر خانه بودم، شبیه یک جایزه! بدون این که از مرخصی‌هایم استفاده کنم! 

وقتی برگشتم، اول قرار شد دو هفته از خانه کار کنم، چون از منطقه‌ی پرخطر برگشته بودم. هنوز هفته‌ی اول تمام نشده بود که اینجا هم اوضاع جدی شد و دانشگاه‌ها و مدارس تعطیل شدند. بعد گفتند همه باید از خانه کار کنند. قوانین سفت و سختی وضع شد. و خلاصه اینکه الان همه در قرنطینه‌ی خانگی هستیم. چند وقت پیش داشتم می‌گفتم این بار استثنائا آسمان همه‌جای دنیا یک رنگ است! فقط بعضی کشورها دارند بهتر مدیریت می‌کنند و بعضی بدتر. همه چیز خیلی عجیب است. در زمان بسیار عجیبی داریم زندگی می‌کنیم. این مدت در قرنطینه بودن و خانه نشینی فرصتی بود برای اینکه بیشتر اخبار کرونا در جاهای مختلف را دنبال کنم. حتما در اولین فرصت از مشاهداتم از کرونا در اتریش می‌نویسم.

راستی، این وسط عید آمد. سال نو شد. بهار رسید. سهم ما از این هوا شده باز گذاشتن پنجره‌ها. باز هم شکر.

شما چطورید؟ با این روزها چه می‌کنید؟ عیدتان مبارک :*

  • ۱۳۳
ع. متین

خدا سلامتی بده به همه

من هم تو وبلاگم در مورد ماجراهای قرنطینه به زبان طنز داستان کوتاهی نوشتم که قسمت اول و دومش رو منتشر کردم.

 

منتظر بازدیدتون هستم.

انشالله :)
ا مید

فکر نمیکردم تمدن به این شکنندگی باشه، البته شاید هم من انتظار اشتباهی از تکنولوژی و علم داشتم

و بالاخره به صورت عملی دیدم همه برنامه ریزی هایی که میکنیم،‌ همه اون چیزی که به عنوان اهدافمون در نظر میگیریم، هرچه بزرگتر و بلند مدت تر باشه بیشتر توسط آینده ای نامعلوم در معرض خطر هست، همون بهتره هر جایی که هستیم فکر کنیم اینجا آخر دنیاست و از زندگی لذت ببریم، نتیجه این تلاش ها ممکنه هیچوقت اونچیزی که مد نظرمون بوده نشه. مهم کاریه که تا الان انجام دادیم

چیزی رو از دست ندادین، سهم ما هم از لحظه تحویل سال سکوت و غم و پنجره بسته ای رو به آسمون نیمه ابری بود

نوروز شما هم مبارک

واقعا، یه ویروس میکروسکوپی همه‌ی دنیا رو به هم ریخته. هرچند پیش‌بینی شده بود. من چند سال پیش یه تدتاک از بیل گیتس راجع به این که چالش بعدی دنیا یه پندمیک هست دیده بودم. یادمه اون موقع اصلا درکی نداشتم که چطور ممکنه باشه و خیلی دور میدیدمش. ولی جدیدا یکی همون رو استوری کرده بود و یادش افتادم و دیدم ای بابا، چقدر نزدیک بوده!
انشالله سال خوبی داشته باشین :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
فکرها، دغدغه‌ها و خاطرات یه دخترِ دانشجویِ کامپیوترِ بیست و شش ساله؛ که میترسه یادش برن.. که نمیخواد یادش برن!
Designed By Erfan Powered by Bayan