حال دل

حال دل با تو گفتنم هوس است..

پراکنده

  • ۱۵:۰۳

همین الان استادم ایمیل داد که جلسه امروز کنسل است. خوشحال‌ترینم :)) حالا می‌توانم با خیال راحت چرت بعد از نهارم را داشته باشم و بعدش هم باقی کارهای روز + کارهای جلسه‌ی فردا با لوکاس را انجام دهم.

دیروز بخشی از سفارش‌های ایکیایم رسید. چیز خاصی نبود و بیشتر خرده ریزهای آشپزخانه و حمام و این جور چیزها بود. تا جایی که توانستم دیشب جابه‌جا کردمشان و حالا کارتن‌های خالی گوشه اتاقند. می‌خواهم صبر کنم باقی سفارش‌ها هم برسند و بعد همه را با هم از اتاق بیرون ببرم. تنبلی :))

یک ست چهارتایی کاسه سفید و سورمه‌ای سفارش داده بودم که یکیشان که متاسفانه خوشگل‌ترینشان هم بود، توی راه شکسته. همان دیشب عکسش را فرستادم و الان ایمیل دادند که بین تخفیف و ارسال مجدد انتخاب کنم.

امروز از آن روزهای گرم است. دلم برای نهار آبدوغ‌خیار می‌خواست ولی خیار نداشتم. گرما هم اجازه غذای گرم خوردن نمی‌دهد. یک کاسه ماست و نعناع و کاکوتی درست کردم و با نان خوردم. قرار است تا چند ساعت دیگر دما به ۳۶ درجه هم برسد. اما خیلی غر نمی‌زنم چون روزهای گذشته خنک بودند و آخر هفته بارانی است.

آخر هفته تولدم است. دوستانم را دعوت کرده‌ام برای شام. باید برای خانه جدید دعوتشان می‌کردم که مناسبت‌ها را دوتا یکی کردم :) می‌خواهم مرصع‌پلو درست کنم. خیلی فکر کردم چی درست کنم و آخر رسیدم به همین گزینه. چون هم راحت است، هم قشنگ و ایرانی. مرغ با استخوان هم ندارد که رغدا دوست ندارد. اولش می‌خواستم زرشک‌پلو با مرغ درست کنم آخر.

یک پیراهن بلند خریده‌ام، تا روی پا. کمی چین دارد و شبیه لباس‌های زنان کوچک است. با اینکه خیلی دوستش دارم احساس راحتی نمی‌کنم که بیرون بپوشم. همیشه تهش می‌روم سراغ شلوار به جای دامن.

  • ۵۲
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
فکرها، دغدغه‌ها و خاطرات یه دخترِ دانشجویِ کامپیوترِ بیست و شش ساله؛ که میترسه یادش برن.. که نمیخواد یادش برن!
Designed By Erfan Powered by Bayan