حال دل

حال دل با تو گفتنم هوس است..

که این عمر بسی مختصر است

  • ۱۲:۵۶

بعضی وقت‌ها پیش می‌آید که یک چیز جدید یاد می‌گیری و بعد هی پشت سر هم جاهای رندم بیشتر راجع به آن می‌بینی! حالا احتمالا قبلا هم همین‌قدر اینجا و آنجا درباره‌اش می‌شنیدی، ولی توجه نمی‌کردی. پراگ که بودیم، رفتیم موزه‌ی کمونیسم. برای من همیشه تاریخ جنگ‌های جهانی جذاب بوده. درباره‌شان کلی کتاب خوانده‌ام و فیلم و موزه دیده‌ام. ولی همیشه داستان آنجا که نیروهای متفقین از راه می‌رسند تمام می‌شد. البته که راجع به پرده‌ی آهنین و دیوار برلین و این چیزها می‌دانستم، ولی اینکه دقیقا چه در اروپای شرقی رقم خورده، نه! چند هفته پیش که فردریک از خاطرات جوانی‌اش و کمونیسم در چکسلواکی و لهستان تعریف کرد، کنجکاو شدم. یک هفته بعد رفتیم چک و موزه‌ی کمونیسم را دیدیم. موزه‌ی جالبی بود، ولی کلی نوشته داشت و خواندن همه چند ساعتی طول کشید. در عوض کلی چیز یاد گرفتم و از همه مهم‌تر واتسلاو هاول را شناختم. وقتی برگشتیم وین، کتاب قدرت بی‌قدرتان را خواندم. موزه و آن دوران مرا بی‌اندازه به یاد اوضاع کنونی ایران می‌انداخت و خواندن قدرت بی‌قدرتان مثل نوری ضغیف ته تونل امیدبخش بود. بعد رومن در یک بحث رندم از کتاب مجمع‌الجزایر گولاک حرف زد. رفت توی لیست کتاب‌هایی که می‌خواهم بخوانم. کتاب راجع به خاطرات الکساندر سولژنیتسین از هشت سال کار در اردوگاه‌های کار اجباری شوروی‌ست. خیلی ironic است. آن لحظه‌های تاریخی که در آشویتس و سایر اردوگاه‌های کار اجباری نازی‌ها با رسیدن ارتش روس‌ها و پرچم‌های سفید بالای دروازه‌ها رقم می‌خورد، در حالی که بعد قرار است اتفاقات مشابهی با دلایل متفاوتی رخ می‌دهد.

از قضا هفته‌ی پیش اپیزود جدید کانال یوتوب easy German یک اپیزود متفاوت بود. یانوش، یکی از دو نفر اصلی این کانال اهل لهستان است. این را می‌دانستم. ولی نمی‌دانستم در زمان کمونیسم از لهستان به آلمان فرار کرده بوده. توی این قسمت، حاطراتش از مسیری که طی کرده بود را تعریف می‌کرد. خیلی برایم جالب بود، بعد از اینکه کمی راجع به آن دوران یاد گرفتم و راجع به مهاجرت‌ها و فرارها از چک و سایر کشورهای بلوک شرق به غرب خواندم، توی جایی که ربطی نداشت دوباره به این داستان برخوردم!

کمی برایم ترسناک است. اینکه چقدر چیز نمی‌دانم، و هیچوقت نخواهم دانست. تاریخ کشور خوردم، کشورهای همسایه، کشورهای دور. تاریخ معاصر. صد سال اخیر. چند صد سال اخیر. هزاره‌های اخیر. خیلی چیز توی دنیا هست، از تاریخ و آینده و علم و سلول و ستاره‌ها. و عمر من خیلی محدود. و وقت من خیلی کم.

  • ۵۰
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
فکرها، دغدغه‌ها و خاطرات یه دخترِ دانشجویِ کامپیوترِ بیست و شش ساله؛ که میترسه یادش برن.. که نمیخواد یادش برن!
Designed By Erfan Powered by Bayan