حال دل

حال دل با تو گفتنم هوس است..

BlogNas روز چهارم، شنبه

  • ۱۸:۳۶

امروز از آن شنبه‌هایی است که تقریبا تمامش در تخت سپری شد. دیشب خانه هوگو و نحلا بودم و دیروقت برگشتم.  الان ساعت چهار عصر است ولی خورشید غروب کرده. خورشید که غروب می‌کند، برای من یعنی روز تمام شده. توی یخچال غذا دارم و نیازی نیست آشپزی کنم. ولی باید لباس‌ها و ملحفه و روتختی‌ام را بشورم. خانه هم تا حد خوبی نامرتب شده. دارم فکر می‌کنم چای عصرانه را به عنوان جایزه بگذارم و اول خانه را مرتب کنم و لباس‌‌ها را در ماشین لباس‌شویی بیندازم. بعد با خیال راحت و در خانه‌ی تمیز چای و شکلات بخورم :)

  • ۴۷
مهسا -

شنبه‌مون کمابیش شبیه بوده. :)) ولی من حوصله‌ی تمیز کردن خونه رم نداشتم. ایشالا فردا :)) 

فردا هم روز خداست :دی و حتی روزهای بعدی :))
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
فکرها، دغدغه‌ها و خاطرات یه دخترِ دانشجویِ کامپیوترِ بیست و شش ساله؛ که میترسه یادش برن.. که نمیخواد یادش برن!
Designed By Erfan Powered by Bayan